حِزقیال ۴۰‏:‏۱‏-‏۴۹

  • حِزْقیال در رؤیایی به اسرائیل برده می‌شود ‏(‏۱،‏ ۲‏)‏

  • معبدی که حِزْقیال در رؤیا می‌بیند ‏(‏۳،‏ ۴‏)‏

  • صحن‌ها و دروازه‌های معبد ‏(‏۵-‏۴۷‏)‏

    • دروازهٔ شرقی که در صحن بیرونی معبد است ‏(‏۶-‏۱۶‏)‏

    • صحن بیرونی معبد؛‏ دروازه‌های دیگر ‏(‏۱۷-‏۲۶‏)‏

    • صحن داخلی و دروازه‌های آن ‏(‏۲۷-‏۳۷‏)‏

    • اتاق‌های مختلف معبد ‏(‏۳۸-‏۴۶‏)‏

    • مذبح ‏(‏۴۷‏)‏

  • ایوان معبد ‏(‏۴۸،‏ ۴۹‏)‏

۴۰  در بیست و پنجمین سال تبعیدمان،‏+ یعنی چهارده سال بعد از تسخیر اورشلیم،‏+ در آغاز سال،‏ دقیقاً در روز دهم ماه اول،‏ دست یَهُوَه بر من قرار گرفت* و او مرا به آن شهر برد.‏+ ۲  خداوند از طریق رؤیا مرا به سرزمین اسرائیل برد و روی کوه خیلی بلندی گذاشت.‏+ روی آن کوه،‏ در سمت جنوب بنایی قرار داشت که شبیه یک شهر بود.‏ ۳  وقتی او مرا به آنجا برد،‏ مردی را دیدم که کنار دروازهٔ آن مکان ایستاده بود و بدنش مثل مس می‌درخشید.‏+ او یک ریسمان کتان و یک نیِ اندازه‌گیری* در دست داشت.‏+ ۴  آن مرد به من گفت:‏ «ای پسر انسان،‏ به‌دقت نگاه کن و خوب گوش بده و به هر چیزی که به تو نشان می‌دهم خوب توجه کن؛‏ چون برای همین اینجا هستی.‏ تو باید همهٔ چیزهایی را که می‌بینی به خاندان اسرائیل بگویی.‏»‏+ ۵  آنجا دیواری دیدم که دورتادور معبد کشیده شده بود.‏ آن مرد دیوار را با نیِ اندازه‌گیری‌اش که سه متر* بود،‏ اندازه‌گیری کرد.‏ پهنای دیوار سه متر* و ارتفاع آن هم سه متر* بود.‏ ۶  بعد آن مرد به دروازهٔ شرقی رفت + و از پله‌های آن بالا رفت.‏ او آستانهٔ بیرونی دروازه را اندازه گرفت؛‏ طول آن سه متر* بود و آستانهٔ درونی هم سه متر* بود.‏ ۷  طول و عرض هر کدام از اتاقک‌های نگهبانی سه متر* بود و فاصلهٔ اتاقک‌ها از هم دو متر و نیم* بود.‏+ پهنای آستانهٔ درونی دروازه هم که نزدیک ایوان بود سه متر* بود.‏ ۸  او ایوان را که نزدیک آستانهٔ درونی دروازه بود اندازه گرفت و پهنایش سه متر* بود.‏ ۹  بعد طول ایوان را اندازه گرفت که چهار متر* بود؛‏ همین طور ستون‌های کناری آن را اندازه گرفت که ضخامت هر کدام یک متر* بود.‏ ایوان دروازه رو به محوطهٔ معبد بود.‏ ۱۰  دروازهٔ شرقی در هر طرف سه اتاقک داشت که هر سه به یک اندازه بودند و ضخامت ستون‌های کناری‌شان هم یکی بود.‏ ۱۱  بعد آن مرد پهنای قسمت ورودی دروازه را اندازه گرفت که پنج متر* بود و پهنای قسمت بیرونی دروازه هم شش متر و نیم* بود.‏ ۱۲  جلوی اتاقک‌های نگهبانی در هر طرف،‏ یک دیوار کوتاه به ارتفاع نیم متر* بود.‏ طول و عرض اتاقک‌ها سه متر* بود.‏ ۱۳  بعد او پهنای سقف ساختمان دروازه را اندازه‌گیری کرد و فاصله بین دیوار بیرونی یک اتاقک نگهبانی تا دیوار بیرونی اتاق روبروی آن ۱۲ متر و نیم* بود.‏ ورودی اتاقک‌ها در دیوارهای بیرونی قرار داشتند و با هم قرینه بودند.‏+ ۱۴  بعد از آن،‏ ارتفاع ستون‌های کناری را اندازه گرفت که هر کدام ۳۰ متر* بود.‏ بعد ستون‌های کناری دروازه‌های اطراف صحن معبد را اندازه گرفت.‏ ۱۵  فاصلهٔ بین دیوار ورودی دروازه تا دیوار انتهایی ایوان که رو به محوطهٔ معبد بود ۲۵ متر* بود.‏ ۱۶  اتاقک‌های نگهبانی و همین طور ستون‌های کناری آن‌ها که داخل ساختمان دروازه بودند،‏ پنجره‌هایی با چهارچوب ذوزنقه‌ای شکل* داشتند.‏+ تمام دیوارهای ایوان هم در هر طرف پنجره‌هایی داشتند.‏ روی ستون‌های کناری،‏ نقش درختان نخل کنده‌کاری شده بود.‏+ ۱۷  بعد،‏ آن مرد مرا به صحن بیرونی معبد برد.‏ دورتادور آن،‏ اتاق‌های غذاخوری*+ و یک پیاده‌روی سنگ‌فرش دیدم.‏ روی آن پیاده‌رو،‏ ۳۰ اتاق غذاخوری ساخته شده بود.‏ ۱۸  پهنای پیاده‌روی سنگ‌فرش کنار دروازه‌ها به اندازهٔ طول ساختمان دروازه‌ها بود.‏ سطح این پیاده‌رو از صحن داخلی معبد پایین‌تر بود.‏ ۱۹  بعد فاصلهٔ دروازهٔ پایینی* تا دروازهٔ صحن داخلی را اندازه گرفت؛‏ این فاصله ۵۰ متر* بود.‏ فاصلهٔ دو دروازه در سمت شرق و شمال هم ۵۰ متر بود.‏ ۲۰  صحن بیرونی معبد هم دروازه‌ای داشت که به طرف شمال باز می‌شد.‏ آن مرد طول و عرض آن را اندازه گرفت.‏ ۲۱  در هر طرف آن سه اتاقک نگهبانی بود.‏ اندازه‌های ستون‌های کناری و ایوان آن مثل اندازه‌های اولین دروازه بود.‏ طول ساختمان این دروازه ۲۵ متر* و عرضش ۱۲ متر و نیم* بود.‏ ۲۲  پنجره‌ها،‏ ایوان و درختان نخل این دروازه هم به اندازهٔ پنجره‌ها،‏ ایوان و درختان نخل دروازهٔ شرقی بود.‏+ مردم با بالا رفتن از هفت پله وارد این دروازه می‌شدند و وقتی جلوتر می‌رفتند،‏ به ایوان آن می‌رسیدند.‏ ۲۳  روبروی دروازهٔ شمالی یک دروازهٔ دیگر در صحن داخلی بود و یک دروازهٔ دیگر هم روبروی دروازهٔ شرقی بود.‏ آن مرد فاصلهٔ بین این دو دروازه را اندازه گرفت و فاصلهٔ آن‌ها ۵۰ متر* بود.‏ ۲۴  بعد او مرا به طرف جنوب معبد برد.‏ در آنجا دروازهٔ دیگری دیدم.‏+ آن مرد ستون‌های کناری و ایوان آن را اندازه گرفت و اندازهٔ آن‌ها دقیقاً مثل ستون‌های کناری و ایوان دروازه‌های دیگر بود.‏ ۲۵  این دروازه هم مثل دروازه‌های دیگر یک سالن و ایوان داشت و در هر طرف آن چند پنجره بود.‏ طول ساختمان این دروازه ۲۵ متر* و عرضش ۱۲ متر و نیم* بود.‏ ۲۶  هفت پله به طرف این دروازه بالا می‌رفت + و وقتی مردم جلوتر می‌رفتند به ایوان می‌رسیدند.‏ روی ستون‌های دو طرف این ساختمان نقش درختان نخل کنده‌کاری شده بود.‏ ۲۷  در صحن داخلی دروازه‌ای بود که به سمت جنوب باز می‌شد.‏ آن مرد فاصلهٔ بین این دروازه را با دروازهٔ بیرونی اندازه گرفت که ۵۰ متر* بود.‏ ۲۸  بعد او مرا از دروازهٔ جنوبی به صحن داخلی برد.‏ وقتی دروازهٔ جنوبی را اندازه گرفت،‏ اندازه‌های آن مثل دروازه‌های دیگر بود.‏ ۲۹  اتاقک‌های نگهبانی،‏ ستون‌های کناری و ایوان این دروازه هم به اندازهٔ اتاقک‌های نگهبانی،‏ ستون‌های کناری و ایوان دروازه‌های دیگر بود.‏ این دروازه هم یک سالن و ایوان داشت و در هر طرف آن چند پنجره بود.‏ طول ساختمان این دروازه ۲۵ متر* و عرضش ۱۲ متر و نیم* بود.‏+ ۳۰  هر کدام از دروازه‌های صحن داخلی ایوانی داشت که طولش ۱۲ متر و نیم* و پهنایش ۲ متر و نیم* بود.‏ ۳۱  ایوان هر دروازه با هشت پله به صحن بیرونی باز می‌شد + و روی ستون‌های کناری آن نقش درختان نخل کنده‌کاری شده بود.‏+ ۳۲  بعد او مرا از دروازهٔ شرقی به صحن داخلی برد.‏ وقتی دروازهٔ شرقی را اندازه گرفت،‏ اندازه‌های آن مثل دروازه‌های دیگر بود.‏ ۳۳  اتاقک‌های نگهبانی،‏ ستون‌های کناری و ایوان این دروازه هم به اندازهٔ اتاقک‌های نگهبانی،‏ ستون‌های کناری و ایوان دروازه‌های دیگر بود.‏ این دروازه هم یک سالن و ایوان داشت و در هر طرف آن چند پنجره بود.‏ طول ساختمان این دروازه ۲۵ متر* و عرضش ۱۲ متر و نیم* بود.‏ ۳۴  ایوان هر دروازه با هشت پله به صحن بیرونی باز می‌شد و روی ستون‌های کناری آن نقش درختان نخل کنده‌کاری شده بود.‏ ۳۵  بعد او مرا به دروازهٔ شمالی برد + و آن را اندازه گرفت؛‏ اندازه‌های آن مثل دروازه‌های دیگر بود.‏ ۳۶  اتاقک‌های نگهبانی،‏ ستون‌های کناری و ایوان این دروازه هم به اندازهٔ اتاقک‌های نگهبانی،‏ ستون‌های کناری و ایوان دروازه‌های دیگر بود.‏ در دو طرف این دروازه هم چند پنجره بود.‏ طول ساختمان این دروازه ۲۵ متر* و عرضش ۱۲ متر و نیم* بود.‏ ۳۷  ستون‌های کناری هر دروازه رو به صحن بیرونی بود و جلوی آن‌ها هشت پله بود.‏ روی آن دو ستون نقش درختان نخل کنده‌کاری شده بود.‏ ۳۸  نزدیک ستون‌های کناری دروازه‌ها یک اتاق‌غذاخوری بود که یک ورودی داشت و در آنجا لاشهٔ قربانی‌های سوختنی را می‌شستند.‏+ ۳۹  در هر دو طرف ایوان دروازهٔ شمالی دو میز قرار داشت که روی آن‌ها حیوانات را برای قربانی سوختنی،‏+ قربانی گناه + و قربانی تقصیر + سر می‌بریدند.‏ ۴۰  علاوه بر چهار میزی که داخل ایوان دروازهٔ شمالی بود،‏ چهار میز هم بیرون دروازه قرار داشت؛‏ یعنی دو میز در هر طرف.‏ ۴۱  پس به این ترتیب چهار میز در هر طرف دروازه قرار داشت،‏ یعنی در مجموع هشت میز که روی آن‌ها حیوانات قربانی را سر می‌بریدند.‏ ۴۲  چهار میزی که برای قربانی سوختنی بود از سنگ تراشیده شده بود.‏ طول و عرض آن‌ها ۷۵ سانتی‌متر* و ارتفاعشان نیم متر* بود.‏ روی این میزها وسایلی گذاشته شده بود که برای سر بریدن قربانی‌های سوختنی و قربانی‌های دیگر از آن‌ها استفاده می‌شد.‏ ۴۳  گوشت حیوانات قربانی روی میزها گذاشته می‌شد.‏ تاقچه‌ای هم به پهنای چهار انگشت دورتادور اتاق‌ها ساخته شده بود.‏ ۴۴  بیرون دروازهٔ داخلی،‏ اتاق‌های غذاخوری برای خوانندگان قرار داشت؛‏+ این اتاق‌ها در صحن داخلی،‏ نزدیک دروازهٔ شمالی بودند و ورودی‌شان به طرف جنوب بود.‏ یک اتاق غذاخوری دیگر هم نزدیک دروازهٔ شرقی قرار داشت و ورودی آن به طرف شمال بود.‏ ۴۵  آن مرد در مورد یک اتاق غذاخوری دیگر به من گفت:‏ «این اتاق غذاخوری که ورودی‌اش به طرف جنوب است،‏ برای کاهنانی است که مسئولیت خدمت در معبد را دارند.‏+ ۴۶  اتاق غذاخوری‌ای که ورودی‌اش به طرف شمال است،‏ برای کاهنانی است که خدمت مذبح را به عهده دارند.‏+ آن‌ها پسران صادوق از خاندان لاوی هستند + که وظیفه دارند به حضور یَهُوَه بروند و به او خدمت کنند.‏»‏+ ۴۷  بعد آن مرد صحن داخلی را اندازه گرفت که مربع‌شکل و طول و عرض آن ۵۰ متر* بود.‏ مذبح درست جلوی ساختمان معبد بود.‏ ۴۸  بعد او مرا به ایوان معبد برد + و دو دیوار ستون‌مانند ورودی ایوان را اندازه گرفت.‏ ضخامت هر کدامشان دو متر و نیم* و عرض دیوارهای دو طرف ورودی یک متر و نیم* بود.‏ ۴۹  پهنای ایوان معبد ۱۰ متر* و طول آن ۵ متر و نیم* بود.‏ مردم برای وارد شدن به معبد باید از پله‌های آن بالا می‌رفتند.‏ در هر طرف ورودی معبد،‏ کنار دیوارها یک ستون قرار داشت.‏+

پاورقی‌ها

یا:‏ «نیروی یَهُوَه را در وجودم حس کردم.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «شش ذراع و هر ذراع به اندازهٔ چهار انگشت بیشتر.‏» منظور ذراع بلند است.‏ ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «پنج ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
یا:‏ «یک نی.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «هشت ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «دو ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۳ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «شش ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۶۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۵۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
منظور پنجره‌هایی است که دهانهٔ داخلی‌شان پهن‌تر از دهانهٔ بیرونی‌شان است،‏ یا برعکس.‏
یا:‏ «اتاق‌هایی.‏»‏
یا:‏ «دروازه‌ای که سطح آن پایین‌تر بود.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۰۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۵۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۰۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۵۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۰۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۵۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «پنج ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۵۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۵ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۵۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک و نیم ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «یک ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۰۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «پنج ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «سه ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۲۰ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏
تحت‌اللفظی:‏ «۱۱ ذراع.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏